loading...

خواب ها و رویاهای من

گاهی اتفاقات عجیبی رخ می دهد که هیچ توضیحی برای آن نیست. در این وبلاگ از این تجربه ها می نویسم و همچنین از رویاهایم.

بازدید : 7
شنبه 12 بهمن 1403 زمان : 0:36

او هیچ وقت از شوهر خود حرف نمی‌زد.
فقط یک بار عصبانی شد و به من گفت: "شوهرهای ما نمیر هستند" یعنی خسته شده ام و نمی‌دانم چرا شوهرم نمی‌میرد.
یک هفته بعد شوهر او مرد.

یک نفر دیگر هم برای تمسخر به بچه‌ها نگاه کرد و گفت: نگران نباشید. پدرتان سرطان دارد و به زودی خواهد مرد.
شاید حتی اولین بار بود که در تمام زندگی واژه‌ی سرطان را در خانه به کار می‌برد.

همان روزها متوجه شد خواهر خودش سرطان دارد.

شهید بهشتی و دانشجوی سید

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 123
  • بازدید کننده امروز : 120
  • باردید دیروز : 10
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 135
  • بازدید ماه : 124
  • بازدید سال : 135
  • بازدید کلی : 162
  • کدهای اختصاصی